˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙

 

چه تعبیری خــــدا

 درنقطه دارد که تفسیری جدا هر نقطه دارد

به تعداد بهار عمر زهرا(س) همین اندازه کوثر نقطه دارد . . .

(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)

 

  

دلم را با غم مادر نوشتن غبار چادر خاکی نوشتن


خدا بر بیرق عشاق زهرا(س) نوشت این طایفه شاه بهشتند

 

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

 



فاطميه قصه گوي رنجهاست 

 فاطميه تفسير سوز مرتضي ست

فاطميه شعر داغ لاله است

قصه ي  زهراي 18 ساله ست


فاطميه شرح ديوار و در است

 دفتر در مقام سخت زينب پرور است

..

.

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

 

ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد


سوگند به هر چهارده آیه نور

سوگند به زخم های سرشار غرور


آخر شب سرد ما سحر می گردد

مهدی به میان شیعه برمی گردد


یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد ...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

 

ای کاش در امر فرج  تعجیل گردد

سال فرج بر ثانیه تبدیل گردد

مولای عالم مهدی زهرا بیاید

 
تا در کنارش سال ما تحویل گردد

..
.



ایکاش ساعت قلبمون

 
همیشه به این وقت تنظیم میشد...


.

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

            انشام دوباره بیست بابای گلم!

                   موضوع: ( کسی که نیست) - بابای گلم -




                دیشب زن همسایه به من گفت: یتیم

                    معنی یتیم چیست بابای گلم؟!



                  من منتظرم عزیز! حتما برگرد.........

                از این سفر دراز لطفا برگرد......

                   دعوت شده ای به مدرسه ، باباجان!

                   یک لحظه فقط بیا و فورا برگرد...... 
 
                              
 
                                            شعری دیگر از یک دختر عزیز شهید :
 
این زندگی قشنگِ من مال شما

ایام سپید رنگِ من مال شما

یک لحظه فقط بابایم را بدهید
 
این سهمیه های جنگِ من مال شما 
 

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

 

کاش میشد که دلم از عاشقی بو ببرد

   یار آمده دل را به شکار چشم آهو ببرد

      خسته ز دلم ... بگو خریدار کجاست ؟

            تا قلب مرا به شرط چاقو ببرد

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

 

هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه

بسته است دخیل قلب من با هر آه

عمری است تپش های دلم می گوید

یا فاطمه اشفعی لنا عندالله

 

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

علی اصغر

خوشبو ترين گل گلاب كربلا منم

شيوا ترين نواي ني نينوا منم

با خون نوشته روي گلويم كليم عشق

باب الحوائج حرم مصطفي منم

با تير عشق هستي خود را فروختم

   بازار عشق را به تبسم بها منم

     خون گلوي من به همه دردها دواست

       درمان دردهاي دل بي دوا منم

      با دست كوچكم گره ها باز مي شود

    مردم علي اصغر مشكل گشا منم

نامم علي اصغر و در كشتي حسين

     هم بادبان و لنگر و هم ناخدا منم

       اي حرمله به بيشۀ ما بيهوده ميا

        چون شير كوچك حرم لا فتي منم

       آوازه شجاعت من تا به عرش رفت

     خيبر گشاي ديگر خيبر گشا منم

     اين دست هاي كوچك من دست حيدري است

شش ماهه اي كه كشته شد بي صدا منم

حاج داود داللهي(قطره)

 

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

امــــام حسیـــــــن ( ع )

مرا درد و مرا درمان حسين (ع) اســت

مـرا اول مـــــــرا پايان حسين(ع) است

دل  هـــر   کـس  به  ايماني  سرشتـــــه

مرا هم دين و هم ايمان حسين(ع) است

همه  عالم به  اذن  حق  تعالـــــــــــــي

چو عبدي سر به فرمان حسين(ع) است

بهشت  و  جنت  و  فردوس  اعــــــــــــلاء

همه معلــــــــــول پيمان حسين(ع) است

براي  هر دلــــــي جانان  و  جانـــــــــــي

مرا هم جان و هم جانان حسين(ع) است

عقول  جن و  انس و  هـــــم ملائــــــک

به حقِ حق که حيران حسين(ع) است

چو خواهم روضه ي رضــــــــــوان به فردا

که من را روضه ي رضوان حسين(ع) است

چرا عالم زجـــــانش نـــــــــــاله دارد

مگر  او هم پريشان حسين(ع) است

اگر خواهي ز حــــــــال عبد مســــــکين

خوشا حالش که مهمان حسين(ع) است

 

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

 

 

 

یا رب به در تو روســیاه آمده ام
بر درگه تو به اشک و آه آمده ام

اذنم بده راهم بده ای خـالق من
افکنده سر و غرق گناه آمده ام

عمرم به گناه ومعصیت شد سپری 
با بار گنه حضور شاه آمده ام

گم کرده ره و منزل پرخوف وخطر 
طی کرده بسوی شاهراه آمده ام

یارب تو کریمی و رحیمی و عطوف
بــا عــذر و اشــتـبـاه آمــده ام

غــفــار توئی صــمـد توئی بـنـده منم
محتاجم و با حال تباه آمــده ام

با بـیـم و امـیـد و حـالـت اســتــغــفـار
با چشم تر و نامه سیاه آمده ام

یـا رب تــو بــده بـــرات آزادی مـن
درمـانده مـنم بهر پـنـاه آمـــده ام

من معترفم به جرم و عصیان و گـناه
در بـارگـهت چو پرِّ کاه آمده ام

دریای کــرم توئی و مـن ذره خــاک
با لطف تواینگونه به راه آمده ام

دسـت مـن افـتـاده نـالان تـو بـگـیـر
چون یوسفم و ز قعر چاه آمده ام

یا رب به مـحـمـد و عـلـی و زهـرا 
پهـلوی شکـسته را گواه آمـده ام

حقّ حـسـن و حسـیـن و اولاد حسین 
نـومـید مکن که روسیاه آمده ام

بـر نــامــه اعـمـال مـحـبـت نـظـری
بر عمر گذشته عذرخواه آمده ام

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

درباره وبلاگ

گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم
موضوعات
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 104
بازدید هفته : 107
بازدید ماه : 2421
بازدید کل : 142736
تعداد مطالب : 251
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


دعای فرج
Multijob Gplus Code
تماس با ما