˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
از آسمان باران انا انزلنــــا بر فرق زمین می بارد …
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
9 / 5برچسب:شب قدر,امیرالمونین ,دها,حاجت,بهشت,درد دل,گفتگو با خدا,رازو نیاز,شعر مذهبی,مذهبی,متن مذهبی,متن شب قدر,متن ماه رمضان,شعر برای ماه رمضان,شعر شب قدر,سر خوشی,دل,مرکب,عمر,امید,کجا,سال,عکس مذهبی,عکس دعا,عکس شبهای قدر , :: 16:42 :: نويسنده : وحید
شب های قدر امد وتقدیر وسرنوشت
سرخوش دلی که به بنامش خطــــی نوشت سالی گذشت! مرکب عمــــرم کجارود؟
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
.. بر روی زمین و آسمانها و کرات در بین مناجات و تمام کلمات زیباتر از این دعـــــا ندیده است کسی بر خاتم انبیاء محمــــد "ص" صلوات ... سر حلقه عشاق به عالم احمد یعنی هدف از خلقت آدم احمد رخشان و فروزنده بر انگشت وجود پیغمبری انگشتر و خاتم احمد ...
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
آسمانی که فلک می بخشید احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت! غیردیوار و در و آوارش ، شانه ی وحی کمک داشت؟ نداشت! مردم شهر به هم می گفتند در این خانه ترک داشت؟ نداشت! دست این مرد نمک داشت؟ نداشت! تو بپرس از دل پرخون غمت! چهره ي ياس کتک داشت؟ نداشت! نداشت! نداشت
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
8 / 1برچسب:ایام فاطمیه,شعر شهادت,شعر زیبا,شعر ایام فاطمیه,فاطمه, غم ,کسی,بجز,رهین,پهلو,همسر,بیزارم,عیادت,کارتپستا مذهبی,کارتپستال فاطمه (س),کارتپستا شهادت,شعر مذهبی,مذهبی ,متن متحرک مذهبی,متن متحرک شهادت, :: 18:42 :: نويسنده : وحید
چه غم گر هر کسی از من بجز غم رو بگرداند مبادا از سرم رو کاسهی زانو بگرداند رهین منّت دردم که بنشسته به پهلویم به بستر، او مرا زین سوی، بر آن سو بگرداند نگاه شوهر تنهای من این راز میگوید که دیده؛ همسری از همسر خود رو بگرداند ز بس بیزارم از دشمن عیادت چون کند از من کمک از فضّه گیرم تا رخم از او بگرداند دلم را مژده دادم تا اجل آید به امدادم کجا بیمار رو، از کاسهی دارو بگرداند پرستاری ندارم بر سر بالین بیماری مگر آهم ازین پهلو به آن پهلو بگرداند فدایی علی هستم پی حفظش دلم خواهد اجل دست مرا گیرد به دور او بگرداند شاعر: علی انسانی
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
در می زنند فکر کنم مادر آمده از کوچه ها بنفشه ترین پیکر آمده او رفته بود حق خودش را بیاورد دیگر زمان خونجگریها سر آمده وقتی رسید اول مسجد صدا زدند بیرون روید دختر پیغمبر آمده سوگند بر بلاغت پیغمبرانه اش با خطبه هایش از پسِ آنها برآمده سوگند بر دلایل پشت دلایلش در پیش او مدینه به زانو درآمده مردم حریف تیغ کلامش نمی شوند انگار حیدر است که در خیبر آمده وقتی که رفت از قدمش یاس می چکید یعنی چه دیده است که نیلوفر آمده گنجینه های عرش الهی برای اوست هر چند گوشواره اش از جا درآمده در کنج خانه بستری آماده می کنم در می زنند - فکر کنم مادر آمده
علی اکبر لطیفیان این روزها مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
حال من بی تو خراب است کجایی آقا نقش من بی تو برآب است کجایی آقا عمر بیهوده من بی تو چه ارزد تو بگو زندگی بی تو سراب است کجایی آقا دل غمگین مرا کی تو عنایت بکنی منتظر بهر جواب است کجایی آقا تا که از در برسی رخ بنمایی تو به مندل من در تب و تاب است کجایی آقا از غم دوری تو هر نفس ای راحت جان گریه بی حد و حساب است کجایی آقا داستان غم هجران تو ای یوسف من قدر یک کهنه کتاب است کجایی آقا چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
3 / 1برچسب:کعبه,بی نام,نشان,زینب,ایام فاطمیه,فاطمه,انبیا,کربلا,قران,خون,مکتب,شهیدان,بی تحرک,اغاز,غدیر,شعر مذهبی,شعر زیبا,شعر برای فاطمه ,متنهای مذهبی,مذهبی,شهادت فاطمه,سالروز,سالروز شهادت,شهادت فاطمه (س),کارتپستال,کارتپستال مذهبی, :: 14:29 :: نويسنده : وحید
بی امان دارالامان می ماند اگر زینب نبود گرچه دادند انبیا هر یک نشان از کربلا کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود مکتب سرخ تشیع کز غدیر آغاز شد تا ابد بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود مکتب قرآن که از خون شهیدان جان گرفت بی تحرّک هم چنان می ماند اگر زینب نبود
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
مـن گـریخته ام و در پـی مـن صـیادها و فـرا رویـم دام هـا یــا ضــامن آهـــو مــن یـقین دارم دسـتان تـو تـنها سـهم آهـو نـیست السلام علیک یا علی بن موسی الرضا <<علیه السلام>>
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ وَ انْـکَـشَـفَ الْـغِـطآءُ وَ انْـقَـطَـعَ الـرَّجـآءُ وَ ضـاقَـتِ الاَْرْضُ وَ مُـنِـعَـتِ السَّـمـآءُ وَ اَنْتَ الْـمُـسْـتَـعـانُ وَ اِلَیْکَ الْـمُـشْـتَـکـى وَ عَـلَـیْـکَ الْـمُـعَـوَّلُ فِـى الـشِّــدَّةِ وَ الـرَّخــآءِ اَلـلّـهُمَّ صَـلِّ عَـلى مُـحَـمَّـد وَ الِ مُـحَـمَّـد اُولِــى الاَْمْرِ الَّــذینَ فَـرَضْـتَ عَـلَـیْـنا طـاعَـتَـهُــــــمْ وَ عَـرَّفْـتَـنـا بِـذلِـــکَ مَـنْـزِلَـتَـهُـمْ فَـفَـرِّجْ عَـنّـا بِـحَــقِّــهِــمْ فَــرَجـاً عـاجِــلا قَــریـبـاً کَـلَـمْـحِ الْـبَـصَرِ اَوْ هُـوَ اَقْــرَبُ یـــا مُــحَـــمَّـــدُ یــا عَـلِــىُّ یـــا عَــلِـىُّ یـــا مُـــحَــمَّــدُ اِکْـفِـیـانـى فَـاِنَّـکُـما کـافِـیانِ وَ انْـصُـرانـى فَـاِنَّــکُما نـاصِـرانِ یــا مَــوْلانـا یـا صاحِب الزَّمانِ الْـــغَـــوْثَ الْـــغَـــوْثَ الْـــغَــــوْثَ اَدْرِکْــــنـى اَدْرِکْـــنـــى اَدْرِکْــــنــى الـسّــاعَـةَ الـسّــاعَــةَ الـسّــاعَــةَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ یـا اَرْحَــمَ الـرّاحِـمـینَ بِـحَـقِّ مُـحَمَّـد وَ الِـهِ الـطّـاهِــرینَ.
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
به ذهن شب زده من ظهورکن مهتاب ز دشت تیره ظلمت عبورکن مهتاب دلم گرفته، نگارم، ببین که تاریکم به خاطر دل عاشق، ظهورکن مهتاب . . .
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
1 / 1برچسب:شهادت,زیباست,غلتیدن,خود,اوج,عبودیت,شایسته,خون,زیباست شهادت,متن مذهبی,سخنان مذهبی,نوشته های مذهبی,مذهبی,عکس شهید,شهید,عکس سربازان خمینی,عکس رزمنده, :: 16:46 :: نويسنده : وحید غلتیدن در خون خود و اوج عبودیت
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
تسبیحی یافته ام
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
1 / 1برچسب:دوراهی,خدایا,نسیمی,مجکم,راه,زندگی,عکسهای مذهبی,عکس مذهبی,مذهبی,کارتپستا مذهبی,کارتپستال,شعر مذهبی,گفتگو با خدا ,نسیم کج, :: 14:53 :: نويسنده : وحید
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
فیض دو جهان به حب مولا بسته ست
بر گوشه ای از چادر زهرا(س) بسته ست
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
"حجابـــ اسلامی"
مُهر عنایت حق بر قامت فرشتگان زمین است.
«حجاب» همان چادری بود که پشت در خانه سوخت،ولی ازسرفاطمه(س) نیفتاد
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
بعضی وقت ها خدا ؛ درهای رحمتش رو یه خورده باز می کنه ؛
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
شما بخش کردن َ ت خوب است به من می گویی وقتی زینب پای ِ پاره های ِ تن ِ برادرش می نشیند صبر چند بخش دارد؟
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
فاطميه قصه گوي رنجهاست فاطميه تفسير سوز مرتضي ست فاطميه شعر داغ لاله است قصه ي زهراي 18 ساله ست فاطميه شرح ديوار و در است دفتر در مقام سخت زينب پرور است .. .
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
27 / 12برچسب:هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه,اشعار مذهبی,شعر مذهبی,مذهبی,متحرک,اسم متحرک,اشفعی لنا عندالله,یا فاطمه,فاطمه متحرک,عمری,بسته,دخیل,دل,تپش,اشفعی,, :: 23:47 :: نويسنده : وحید
هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه بسته است دخیل قلب من با هر آه عمری است تپش های دلم می گوید یا فاطمه اشفعی لنا عندالله
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
25 / 12برچسب:علی اصغر,علی,شعرهای مذهبی,شعر,شعرمذهبی,متنهای مذهبی,مذهبی,شعر علی اصغر,ک, :: 23:24 :: نويسنده : وحید
علی اصغر خوشبو ترين گل گلاب كربلا منم شيوا ترين نواي ني نينوا منم با خون نوشته روي گلويم كليم عشق باب الحوائج حرم مصطفي منم با تير عشق هستي خود را فروختم بازار عشق را به تبسم بها منم خون گلوي من به همه دردها دواست درمان دردهاي دل بي دوا منم با دست كوچكم گره ها باز مي شود مردم علي اصغر مشكل گشا منم نامم علي اصغر و در كشتي حسين هم بادبان و لنگر و هم ناخدا منم اي حرمله به بيشۀ ما بيهوده ميا چون شير كوچك حرم لا فتي منم آوازه شجاعت من تا به عرش رفت خيبر گشاي ديگر خيبر گشا منم اين دست هاي كوچك من دست حيدري است شش ماهه اي كه كشته شد بي صدا منم حاج داود داللهي(قطره)
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
12 / 12برچسب: عکس های محرم, عکس های مذهبی, غریب,غم, ماتم, ماه غم,ماه محرم, محرم,مذهبی, مهربان, کربلا,کعبه, گریه,یا ابا عبدالله,یا ابا عبدالله الحسین,یا ابوالفضل, یا ابوالفضل العباس,, یا حسین,, یا حضرت عباس, یا زینب, :: 1:25 :: نويسنده : وحید
کربلا کعبه دلهاست خدا میداند دیدنش آرزوی ماست خدا میداند ما عزادار حسینیم که اشک غم او آبروی همه ماست خدا میداند
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
9 / 12برچسب:برو با دل بیا, بسیار زیبا,جدید, حق, خانه خدا,خاک, دل,زیبا, شعر,شعر مذهبی,شعرهای مذهبی,عاشق,عاشقانه, عشق,عکس,عکس مذهبی,عکس های مذهبی,عکس کعبه, قشنگ, لبیک اللهم لبیک,مذهبی,مکه, ندا آمد, چرا باید به دور تو بگردم,کارت پستال, کعبه, :: 22:40 :: نويسنده : وحید
به کعبه گفتم تو از خاکی منم خاک چرا باید به دور تو بگردم ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی برو با دل بیا تا من بگردم
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|