˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
روسـَريـت رآ בرسـت بـبـَنـב ... لـبآسـهآيـَت پـوشـيـבه بآشـَב ...
آرآيـِش نـَكـن ... حـَتـے اگـہ رآه בآره زيـبآ هـَم نـَبآش ...
בخـتـَرَك پـنـهـآن كـن خـويـش رآ ... اينـجآ ايـرآن اسـت ...
از בيـב مـَرבم اينـجآ ... اگـَر زشـت بآشـے هـَرزه اے ...
اگـَر زيـبآ بآشـے فـآحـشــہ ...
اگـَر سـَرב بآشـے ميـگويـَنـב قـيـمـَتـَش بآلآسـت ...
בخـتـَرَك ايـن جـآ زَن بـوבَن בل شـيـر مـے خـوآهـَב ...
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
از آسمان باران انا انزلنــــا بر فرق زمین می بارد …
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
شبــــ قــــدر، شب احیای خویش، با دم مسیحایی دعاست؛
شبی است که باید قــــدر خویش را بشناسی، تقـــدیر خویش را رقم بزنی و خویشتنِ جدید را با قلــــم توبه و جوهـــر اشکــــ ترسیم کنی شبی است که «لیلة البراتش» خوانند:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند شب قدر، فصل نزول آیات رحمانی بر بوستان جانهای روحانی است
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
9 / 5برچسب:شب قدر,امیرالمونین ,دها,حاجت,بهشت,درد دل,گفتگو با خدا,رازو نیاز,شعر مذهبی,مذهبی,متن مذهبی,متن شب قدر,متن ماه رمضان,شعر برای ماه رمضان,شعر شب قدر,سر خوشی,دل,مرکب,عمر,امید,کجا,سال,عکس مذهبی,عکس دعا,عکس شبهای قدر , :: 16:42 :: نويسنده : وحید
شب های قدر امد وتقدیر وسرنوشت
سرخوش دلی که به بنامش خطــــی نوشت سالی گذشت! مرکب عمــــرم کجارود؟
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
9 / 5برچسب:شعر مذهبی,عاشقان ظهور,این,منم,بیدار,هول,شعر ,متن مذهبی,درد دل,دلنوشته,شب قدر,ماه رمضان,اسمان,نگاه,دعا,گفتگو با خدا,غفلت,اسیر,خدای مهربان,خدا,متن متحرک,کارتپستال مذهبی,مذهب,مذهبی,عکس مذهبی,عکس شب قدر,کارتپستال شب قدر , :: 16:29 :: نويسنده : وحید
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
.. بر روی زمین و آسمانها و کرات در بین مناجات و تمام کلمات زیباتر از این دعـــــا ندیده است کسی بر خاتم انبیاء محمــــد "ص" صلوات ... سر حلقه عشاق به عالم احمد یعنی هدف از خلقت آدم احمد رخشان و فروزنده بر انگشت وجود پیغمبری انگشتر و خاتم احمد ...
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
16 / 3برچسب:بعثت نبی اسلام,میلاد محمد (ص),مهدی,مهدی بیا,عید اعظم,تبریک,حیدر,تازیانه,عاطفه,چهره,میسترد,بیگناه,کوه,نور,کوه نور,ایستاد,خاک سرد,زنده به گور, زمین,شعر مذهبی,متن مذهبی,شعر ولادت,شعر بعثت,متن میلاد اکرم,کارتپستال مذهبی,کارتپستال,عکس متحرک مذهبی,نوشته متحرک مذهبی,مذهبی, :: 14:35 :: نويسنده : وحید مهـــــدی بیــــــــا
که عید اعظم پیمبر است این بعثت محمــــد و تبریک حیــــدر است تازیانه ستم عاطفه را از چهره ها می سترد، و دختــــران بی گناه در خاک سرد زنده به گور می شدند. و در این هنگام بود که محمد"ص"بر کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گشت بعثت نبی اسلام مبارکــــ.
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
14 / 2برچسب:دریاست,نبی,گوهر,فاطمه,ولادت فاطمه (ع),یکتا,همسر,علی,حسین,خلق,پناه,متن مذهبی,متن زیبا,متن اموزنده,شعر زیبا,شعر ولادت,شعر ولادت فاطمه (ع),شعر مذهبی,کارتپستال مذهبی,کارتپستال ولادت, :: 23:3 :: نويسنده : وحید
دریا ست نبی و گوهرش فاطمه است یکتاست علی و همسرش فاطمه است با آنکه پناهه همه خلقست حسین او هم به پناه مادرش فاطمه است
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
14 / 2برچسب:حضرت مادر,روز مادر,تولد,روز زن,امضا,انشا,طومار,امور,فاطمه,حضرت فاطمه,ولادت دخت نبی اکرم,ولادت فاطمه ( ع),متن زیبا,متن اموزنده,متن مذهبی,شعر زیبا,شعر مذهبی,شعر ولادت فاطمه (ع) ,شعر ولادت,متن متحرک,متن متحرک ولادت,, :: 22:58 :: نويسنده : وحید
تا ابد این نکته را انشا کنید پای این طومار را امضا کنید هر کجا ماندید در کل امور رو بسوی حضرت مادر کنید
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
سرّعاشق شدنم لطف طبیبانه ی توست،
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
آسمانی که فلک می بخشید احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت! غیردیوار و در و آوارش ، شانه ی وحی کمک داشت؟ نداشت! مردم شهر به هم می گفتند در این خانه ترک داشت؟ نداشت! دست این مرد نمک داشت؟ نداشت! تو بپرس از دل پرخون غمت! چهره ي ياس کتک داشت؟ نداشت! نداشت! نداشت
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
حال من بی تو خراب است کجایی آقا نقش من بی تو برآب است کجایی آقا عمر بیهوده من بی تو چه ارزد تو بگو زندگی بی تو سراب است کجایی آقا دل غمگین مرا کی تو عنایت بکنی منتظر بهر جواب است کجایی آقا تا که از در برسی رخ بنمایی تو به مندل من در تب و تاب است کجایی آقا از غم دوری تو هر نفس ای راحت جان گریه بی حد و حساب است کجایی آقا داستان غم هجران تو ای یوسف من قدر یک کهنه کتاب است کجایی آقا چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
مـن گـریخته ام و در پـی مـن صـیادها و فـرا رویـم دام هـا یــا ضــامن آهـــو مــن یـقین دارم دسـتان تـو تـنها سـهم آهـو نـیست السلام علیک یا علی بن موسی الرضا <<علیه السلام>>
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
به ذهن شب زده من ظهورکن مهتاب ز دشت تیره ظلمت عبورکن مهتاب دلم گرفته، نگارم، ببین که تاریکم به خاطر دل عاشق، ظهورکن مهتاب . . .
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
1 / 1برچسب:شهادت,زیباست,غلتیدن,خود,اوج,عبودیت,شایسته,خون,زیباست شهادت,متن مذهبی,سخنان مذهبی,نوشته های مذهبی,مذهبی,عکس شهید,شهید,عکس سربازان خمینی,عکس رزمنده, :: 16:46 :: نويسنده : وحید غلتیدن در خون خود و اوج عبودیت
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
تسبیحی یافته ام
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
"حجابـــ اسلامی"
مُهر عنایت حق بر قامت فرشتگان زمین است.
«حجاب» همان چادری بود که پشت در خانه سوخت،ولی ازسرفاطمه(س) نیفتاد
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
بعضی وقت ها خدا ؛ درهای رحمتش رو یه خورده باز می کنه ؛
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
شما بخش کردن َ ت خوب است به من می گویی وقتی زینب پای ِ پاره های ِ تن ِ برادرش می نشیند صبر چند بخش دارد؟
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
کاش میشد که دلم از عاشقی بو ببرد یار آمده دل را به شکار چشم آهو ببرد
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
امــــام حسیـــــــن ( ع ) مرا درد و مرا درمان حسين (ع) اســت مـرا اول مـــــــرا پايان حسين(ع) است دل هـــر کـس به ايماني سرشتـــــه مرا هم دين و هم ايمان حسين(ع) است همه عالم به اذن حق تعالـــــــــــــي چو عبدي سر به فرمان حسين(ع) است بهشت و جنت و فردوس اعــــــــــــلاء همه معلــــــــــول پيمان حسين(ع) است براي هر دلــــــي جانان و جانـــــــــــي مرا هم جان و هم جانان حسين(ع) است عقول جن و انس و هـــــم ملائــــــک به حقِ حق که حيران حسين(ع) است چو خواهم روضه ي رضــــــــــوان به فردا که من را روضه ي رضوان حسين(ع) است چرا عالم زجـــــانش نـــــــــــاله دارد مگر او هم پريشان حسين(ع) است اگر خواهي ز حــــــــال عبد مســــــکين خوشا حالش که مهمان حسين(ع) است
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|