˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
13 / 5برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : وحید كاش از لطف شبی یاد ز ما میكردی یاد از عاشق افتاده ز پا میكردی كاش بیمار فراقت كه ز پا افتاده با نگاه ملكوتی تو دوا میكردی كاش میآمدی با یك نظر ای نخل امید گره از كار من زار تو وا میكردی كاش یك شب تو برای فرجت مالك من با دل سوخته خویش دعا میكردی همچو باران به سر شیعه بلا میبارد كاش میآمدی و دفع بلا میكردی پرچم ظلم برافراشته شد در همه جا كاش تو پرچمی از عدل بپا میكردی كاش یك روز رضایی ز وفا مهدی فاطمه از خود تو رضا میكردی
نظرات شما عزیزان:
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|