˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
4 / 5برچسب:, :: 10:19 :: نويسنده : وحید بخش ششم از سلسله مقالات سیدالشهدا(ع) در جبين امام زمان(عج):
يار امام حسين عليه السلام ياور امام عصر عليه السلام نيز هست . ايشان در روز عاشورا خطاب به يارانشان فرمودند : جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله به من خبردادند كه فرزندم حسين در بيابان كربلا در حال غربت و تنهايي و تشنگي شهيد مي شود ، پس كسي كه او را ياري كند به تحقيق مرا و فرزندش « قائم » را ياري كرده است .(1) در عصر غربت امام زمان عليه السلام كساني كه در صدد ياري حضرتش هستند بايد اين عمل مقدس را سرلوحهي برنامهي خويش قرار دهند و براي امام زمانشان از جان مايه بگذارند . راهكارهاي ياري : نيت ،محبت ياري امام حسين عليه السلام به چيست ؟ كساني كه از عاشوراي 61 هجري دور افتادند و آن بيابان بلا خيز را درك نكردند ، چگونه ميتوانند پشتگرمي آن غريب عطشان شهيد باشند ؟ يكي از راههاي اين ياوري به دل گرفتن محبت آن مظلوم است. جابر بن عبدالله انصاري را ميتوان نماد و تجسم اين محبت دانست . او كه از قافلهي ابا عبدالله عليه السلام عقب مانده بود ، پس از چهل روز به يكباره با قبر آن به خون تپيده روبرو مي شود . جابر نابينا به همراه عطيهي عوفي تا كنار قبر سيد الشهداء عليه السلام مي آيد و از او ميخواهد دستانش را بر تربت پاك ايشان قرار دهد اينگونه از شدت ناراحتي و مصيبت زدگي از هوش مي افتد و به روي قبر از حال مي رود . وقتي به هوش ميآيد سه بار حبيبش حسين عليه السلام را صدا مي زند و ميگويد : « حبيب لايجيب حبيبه » و پس از سلام به امام حسين عليه السلام و ارواح ساير شهدا عرضه ميدارد : قسم به خدايي كه پيامبر صلي الله عليه و آله را به حق برگزيد با شما در آنچه وارد شديد ،شريك شديم . عطيه مي پرسد : ما كه كوه و دشتي را طي نكرديم و شمشير نزديم در حالي كه ميان سرها و بدنهاي اينان و فرزندانشان جدايي افتاد ، و زنهاي ايشان همسران خود را از دست دادهاند . جابر در پاسخ ميگويد : عطيه ! از حبيبم رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمودند : من أحب قوماً حشر معهم و من أحب عمل قوم اشرك في عملهم سپس ميافزايد : قسم به كسي كه محمد صلي الله عليه و آله را به حق برانگيخت ، نيت من و اصحابم همان نيتي است كه امام حسين عليه اللام و اصحابش داشتند.(2) محبت ، عملي قلبي است كه ميتواند من و تو را به محبوبمان برساند و موانع و حجابهاي زمان و مكان را در نوردد . از اين رو من و تويي كه از آن راحلهي سعادت و فوز بازمانديم و سرنوشت ما راهمان را به آن عرصهي پيكار بست ، ميتوانيم با نيت و محبت خود هم سفر آنان شويم و حتي از فيض ثواب و شهادت در ركاب ايشان بهرهور گرديم . يعني هم در دنيا در صف اصحاب امام حسين عليه السلام شمرده شويم و هم آخرتمان را صحنهي اعطاي پاداش ياران باوفاي ايشان دريابيم . نيت مومن ، روح ، پايه ، اساس و نيكوتر از عمل مومن است . چون اين قصد و آهنگ يك كار است كه سرنوشت آن را رقم ميزند . نيت انسان مهمتر از كار اوست ، چه به آن اقدام كند و چه نكند . چرا كه ملاك عمل ،نيت است . خداوند هم به نيتها توجه ميكند و معيار حسابرسي او نيات انسان هاست بسياري از اعمال هست كه افراد ميخواستهاند آن را انجام دهند ، ولي توفيق نيافتهاند . اما روز قيامت آن را در نامهي عمل خويش ميبينند . پس نيت جدي و قصد محكم براي ياوري امام حسين عليه السلام اجر آن را به دنبال دارد و همان فضيلت را خواهد داشت . شرطش اين است كه در برابر اين قانون الهي تسليم شويم ، با دل و جان اين سنت را باور كنيم و نسبت به وعدهي الهي در اين خصوص نگرش مثبت داشته باشيم تا با به كارگيري اين نيت در زمرهي ياران امام عصر عليه السلام قرار گيريم. امام صادق عليه السلام در واقعهي عاشورا هنوز متولد نشده بودند و پدر بزرگوارشان در آن سفر تقريباً پنج سال داشتند . با اين همه خود و تمام شيعيان خود را در زمرهي شهداي كربلا ميشمارند و مي فرمايند : من خود را بيرون از ] زمرهي [ شهداي كربلا نميدانم و پاداشم را كمتر از آن نمي شمرم . زيرا نيت من اين است كه اگر آن روز را درك ميكردم ( امام حسين عليه السلام را ) ياري مينمودم و همچنين شيعيان ]از شهيدان محسوب هستند [ هر چند در بسترهايشان از دنيا بروند .(3) يا ليتني كنت معك محبت به امام و نيت ياري ايشان رمز و كليد اين فتح عظيم است . انسان با اين دو عمل قلبي - نيت و محبت - ميتواند به درجات بسيار والا صعود نمايد . امام رضا عليه السلام به ريان بن شبيب كه روز اول محرم خدمت ايشان رسيده بود ، فرمودهاند : اي پسر شبيب ! اگر شاد مي شوي از اين كه مانند ثواب همراهان كشتهي سيد الشهداء عليه السلام را ببري ، هرگاه ياد آنان ميافتي بگو : يا ليتني كنت معهم فأفوز فوزاًعظيماً.(4) دوستان امام حسين عليه السلام وقتي به ياد سيد الشهداء عليه السلام و ياران ايشان ميافتند از ژرفاي دل آرزو ميكنند كه اي كاش در آن عصر بودند و به ياري حضرتش ميشتافتند اين نيت و محبت آنها تصنعي نيست ، بلكه بند بند وجود آنان به اين آرزو و تمناي قلبي گواهي ميدهد و همين آرزوي خود را به زبان اظهار ميكنند . از اين رو به فضل الهي مشمول اين فيض عظيم ميگردند . « تأسف » بر عدم توانايي ياري اباعبدالله عليه السلام نشانهاي بارز از اين تمناي قلبي است اگر كسي از سر محبت ، آرزوي فداكاري و جان فشاني در ركاب سيدالشهداء عليه السلام را داشته باشد ، حقيقتاً به خاطر عدم توفيق انجام آن تأسف و حسرت ميخورد ، واقعاً همانندي با آن انصار و احبّاي خدا خواهد داشت و به اين ترتيب از ياران واقعي امام زمان عليه السلام نيز به حساب ميآيد . پينوشتها : (1) فوائد المشاهد ، ص 466. (2) بحار الانوار ، ج 101 ، ص 196 . (3) مكيال المكارم ، ج 2 ، ص 228 . (4) بحار الانوار ،ج 44 ، ص 286. نظرات شما عزیزان:
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|